در و ديوار و سکوت
تپشي بي پروا
و نيازي در دور
و دري بسته به درياي حضور
آسماني ابري
ابرهايي سنگين
سخت و خشک و تاريک
سخره هايي مغرور
عصر سنگين تحرک با فکر
مغزهايي فعال
روح هايي خاموش
قلب هايي تاريک
عقل هايي خفته
و عدالت شده محکوم به مرگ
در ايمان بسته
واژه نرم دعا نا مفهوم
چه کسي گفت که دل مانع فکر است.چرا
فکر فعال شده مانع پرواز و دعا
چه کسي گفت که يک بال بس است؟!
من هماي ره خويشم و دو بالم را مي خواهم
در همين عصر سکوت
آسمان آبي و زيبا و لطيف است پر از نور و صفاست
و پر از رامش عشق
من که خود مي دانم
که دعا فکر مرا مي شويد
و از آن فکر زلال
شوق پرواز چه جان ميگيرد
تا رسيدن به يقين
تا عروج دل و دين
تا سر چشمه علم
تا حضور فرياد
فکر فعال من. امروز بيانديش که بايد برويم
سخره ها را بشکاف
تا رسيدن به خدا
مرگ در چند قدميست
راه پرواز مهياست به پا خيز در اين عصر سياه.
اثر: سيده زهرا رحماني
#سيده_زهرا_رحماني #شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #شهيد #خدا #باران #تنهايي #نور #تکيه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز #نور #خدا #عشق #شهيد #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سيده_زهرا_رحماني_ياس
#ياس
برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده هاي سيده زهرا رحماني
در پي نوري باز
در پي عشق کجا مي گردي
عشق در دل جاريست
عشق يعني نگه پر تپشت
عشق يعني دل معصوم و پر از احساست
عشق يعني باران
عشق يعني يک گل
عشق يعني آواز
عشق يعني پر پرواز کبوتر در نور
عشق يعني صدها گل سرخ
که شناور شده در رود زلال
عشق يعني يک برگ
در ميان دستان ترک خورده باد
عشق يعني طوفان
عشق يعني تو تعجب کني از لطف و گذشت
عشق يعني يک بغض
که ز شادي نگاهي چو تبسم شود آرام و لطيف
تا کنون شيهه اسبي نگران را ديدي؟
يا نواي غم مرغي تنها؟
يا که جان دادن يک بوته سرخ؟
يا فرار دل ديوانه آهو در نور؟
ديده اي چشم ميان تب احساس شناور باشد؟
عشق سرشار ميان نگه است
نور عشق است در اين ظلمت شب هاي دراز
عشق معناي نگاهيست غريب
و صداي معصوم شبي بيدار است
و صداي باران
شرشر پاک نگاهي ويران
سيل ويرانگر آهي جانکاه
و غزل هاي قناري در غربت نور
نور. آه اي نور
دل کجا رفت که رفت
گر دلي را ديدي
خبرش را بده اي ساقي عشق
قاصدک رفت از اين گورستان
و سحر نيست که ما را نگهي بگشايد
تک و تنها ماندي
و کسي نيست که يابد تو و دل را جانا
مي درخشد نوري
مي دوي مست و خراب
چشم بگشا. ديدي؟
آن همان عشق عميق و زيباست
ابدي. بي پايان!
سيل باران اينجاست
نور و لطفي بي حد
و صداي نفسي گرما بخش
مستي و غنچه و نور
همه چيز. عشق اينجاست
شاعر: سيده زهرا رحماني
#سيده_زهرا_رحماني #شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #شهيد #خدا #باران #تنهايي #نور #تکيه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز #نور #خدا #عشق #شهيد #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سيده_زهرا_رحماني_ياس
#ياس
برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده هاي سيده زهرا رحماني
آسمان گريه نکن
چشمه ها رفتني اند
آب ها رفتني اند
سبزي دشت و رخ خوب رخان رفتني اند
آسمان گريه نکن
از چه اينگونه قرارت رفته
چه کسي قلب بزرگت به فشار آورده
اي تو کاشانه من
همه شب گريه تو صبر مرا مي روبد
آسمان يار لطيفم دمي از نور بگو
آسمان چشم مرا باراندي
بغض چشمان لطيفت ز چه بيتاب شده؟
آسمان گريه نکن
چشم هاي پاکت
قلب من مي فشرد
ز چه بي تابي تو؟
آسمان گريه نکن
من ز تو خسته ترم
و ز تو تنها تر
همه گل ها خشکند
همه گل ها پرپر
تو مگر در غم خود تنهايي؟
ما همه گم شده ايم
چه کنيم گر که نداريم مهي در دل خويش
آسمان گريه نکن
آسمان خوب ببين
آسمان شاد بخند
آنگه محبوب دل ماست درون دل ماست
چشم زيباي دلت را بگشا
و ببين عشق عظيمي که تو را مي خواند
ديگر آرام بگير
اشک تو بس زيباست
به من آرام نگه کن که نگاهت زيباست
تو چه آرام شدي
حال من مي بارم
عشق اينجا سرشار
عشق اينجا زيباست
عشق اينجا بي حد
چه تمناي لطيفي که جهان مي پايد
شاعر: سيده زهرا رحماني
#سيده_زهرا_رحماني #شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #شهيد #خدا #باران #تنهايي #نور #تکيه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز #نور #خدا #عشق #شهيد #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سيده_زهرا_رحماني_ياس
#ياس
برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده هاي سيده زهرا رحماني
نشسته اي بروي چشم هاي من
و حرف مي زني براي آشناي خويش
ساکتي
پر از لطافتي
سرو خوش خرام کوچه هاي بي کسي
ملال خستگي ز قلب من زدا
و حرف هاي خويش را براي من بگو
گوش مي دهم
با تمام روح و جان
گوش مي دهم تو را
آسمان ميان ماست
آسمان تويي ، منم
قسم به رعد چشم هاي خسته ات
قسم به قلب بي پناه
قسم به ابتدا و انتهاي عشق
دوستي ميان ما
معني نهايت است
نگاه کن به آسمان
کنون شبيست بي نظير
شب چه روشن است ميان در ميان چشم هاي ما
آسمان درون چشم هاي توست
تمام من بدست توست
تو خود مني همان که گم شدي در ازدحام خاطره
باز هم بشين درون چشم هاي من
حرف هاي خود بگو در آن سکوت بي نظير
به لحن آبي و زلال و مهربان خويش
آه اي عزيزتر ز هر چه شادي و نشاط و شور
جان من تمام آسمان من تويي
کنون دراز مدتيست
من تو را نديده ام
قرن هاي بي کسي و ملتهب ز زندگي رخت مي کنند
بيا در اين شب عيق و شاد و خوب
براي من دعا نما
دعا براي آسمان بي دريغ
دعا براي چشم هاي بي نوا
اشک هاي بي ريا
دعاي تو درون آسمان حرف مي زند
آسمان با صداي تو گريه مي کند
آه اي سرو آبي دلم
براي من دعا نما
حس احتياج من به تو چه ناله ها به سر کند
اي صفاي آشنا
براي من دعا نما
شاعر: سيده زهرا رحماني
#سيده_زهرا_رحماني #شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #خدا #باران #تنهايي #نور #تکيه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز #نور #خدا #عشق #شهيد #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سيده_زهرا_رحماني_ياس
#ياس
برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده هاي سيده زهرا رحماني
دوستت دارم
به اندازه تمام روياهاي نيمه کاره کودکي ام
اندازه تمام گستره شب هاي تنهاييم
بقدر همه رنج هايم
به روشني نگاهت قسم
دوستت دارم
شاعر: سيده زهرا رحماني
#سيده_زهرا_رحماني #شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا #عشق #شهيد #خدا #باران #تنهايي #نور #تکيه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز #نور #خدا #عشق #شهيد #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سيده_زهرا_رحماني_ياس
#ياس #روشني #نگاه #دوستت_دارم #روياي_ناتمام #رويا
دوستداشتني ها را نمي توان دوست نداشت
تلاش نکن
تو يکي از همان هايي
.
دوست داشتني ترين دوست داشتني من
شاعر: سيده زهرا رحماني
#سيده_زهرا_رحماني #شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا #عشق #شهيد #خدا #باران #تنهايي #نور #تکيه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز #نور #خدا #عشق #شهيد #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سيده_زهرا_رحماني_ياس
#ياس #دوست داشتني #دوستداشتني #دوست_داشتني
در شب آمدنت
من جوان بودم و شاد
غنچه اي پاک و لطيف
پر هياهو و پر از شوق و نشاط
عشق تو پايه آمالم بود
تو به لبخندي دل و جان را بردي
و تو رفتي و من اينجا ماندم
بي تو من جا ماندم
تو که رفتي و دگر در دل و جان
جز خزان هچ نبود
تو که رفتي دل و جان خلوت شد
از گل و شوق و بهار
تو که رفتي و دگر بي خبر از حال دل عاشق بي تاب و غريب.
بي تو من جا ماندم.
آسمان جاي تو بد
و زمين جاي من است
من کجا و تو و عشق تو کجا.
از پس عالم طوفاني و پر درد خزان
باز از راه رسيد
فصل زيباي بهار
عشق آواز بهاريست که از ناي دلت مي رويد
عشق شوقيست براي رستن
عشق باليست براي پرواز
.
بي تو من جا ماندم
نيمه شب هاي بهار
گر که باران بهاري به لطافت برسد
يا که شبنم بنشيند لب حوض
يا نسيمي بوزد
بايد اين را به دلم مشق کنم
"آسماني بايد شد
آسماني بايد ديد
هر چه از خاک بود
زود خواهد پوسيد."
شاعر: سيده زهرا رحماني
#سيده_زهرا_رحماني #شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا #عشق #شهيد #خدا #باران #تنهايي #نور #تکيه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز #نور #خدا #عشق #شهيد #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سيده_زهرا_رحماني_ياس
#ياس
برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده هاي سيده زهرا رحماني
درباره این سایت